اگزیستانسیالیسم معرف مرحلهای سرنوشتساز در تاریخ فلسفه غرب، و به طور کلی، تاریخ تفکر است. اصطلاحی است عام برای آن دسته از متفکرانی که طبیعت وضع انسانی را مسئله اساسی فلسفه میدانند. به نظر نویسنده اظهار این که در قلب هز اگزیستانس غیر عقلانیت بنیادین وجود دارد، انتقاد کوبندهای را علیه یکی از اصلیترین و دامنهدارترین فرضهای سنت غربی وارد میسازد، انکار عقلانیت. انکار قابل فهم بودن واقعیت از سوی اگزیستانسیالیسم، اصولی را از بین میبرد که این اصول به بنیان نهادن نهادهایی از قبیل علم، دین و اخلاق کمک کردند. به موجب این امر، اگزیستانسیالیسم راهگشای گرایش پست-مدرن کنونی در تفکر غربی، در کنار انکار معیارهای عینی برای تفکر و عمل، گشته است.