بررسی فیلم طی فرآیندی که برای برخی عجیب مینماید، به یکی از پرشورترین رشتههای تحصیل در زیباییشناسی فلسفی بدل شده است. فیلسوفان تا سالها نمیتوانستند (یا نمیخواستند) تعلق خاطر فکری خود به فیلم را روی کاغذ بیاورند، چرا که فیلمها را [صرفا] مظاهر سرگرمکننده فرهنگ عامه میدانستند، نه جلوهگاه هنر اعلا (نظیر تراژدی یا موسیقی اصیل). بررسی دانشگاهی فیلم ابتدا در گروههای [ادبیات] انگلیسی دانشگاههای آمریکا شکل گرفت و از همین رو نظریه دانشگاهی فیلم طبعا تحت سیطره نظریه انتقادی بود. نظریهپردازان فیلم به پرسشهای سنتی زیباشناختی میپرداختند (نظیر این که ماهیت رسانه فیلم چیست؟ نقاط قوت و ضعف آن کداماند؟ ژانرهای گوناگون را چگونه باید تعریف کرد؟)، ولی پاسخهای آنان عموما بر تخت پروکرستی مارکسیسم، روانکاوی، نشانهشناسی و / یا نظریه جنیست مثله میشد.