«رایحه زمان» جستاری فلسفی در باب زمان و بحران انسان معاصر در ادراک زمان است. نویسنده کتاب، بیونگ چول هان، ادراک انسان معاصر از زمان را ناپیوسته، نابهنگام، بیرایحه و بیجهت توصیف میکند و دلیل آن را عمدتا ناشی از غلبه وجه عملورزانه زندگی انسان امروزی و دلمشغولی بیشازحدش به کار میداند که او را در حد یک حیوان زحمتکش تنزل داده است. کار و فعالیت بیشاز حد قابلیت نظرورزی، درنگ، نگاه با طمانینه و صمیمی به افراد و اشیا را از او سلب کرده و بیجهانی، بیزمانی، بیمعنایی و چه بسا بیهویتی را برای او رقم زده است.
راهکار نویسنده برای فایق آمدن بر بحران مذکور احیای زندگی نظرورزانه در بطن زندگی عملورزانه و یادگیری هنر درنگ کردن است. اگر انسان ظرفیت لازم برای نظرورزی و درنگ کردن را از نو کسب کند، زیست او زمانمند، مکانمند، واجد دیرند و وسعت میشود و از زمان رایحهای ماندگار شبیه به رایحه چوب درخت بلوط به مشامش خواهد رسید. تحت چنین شرایطی تجربه امر زیبا و شناخت حقیقت برای وی اساسا امکانپذیر خواهد شد.