در کتاب «پسر نامرئی» با برایان آشنا میشوید. پسری که هیچکس به او توجهی ندارد و به هیچ مهمانی یا گروهی دعوت نمیشود. تا اینکه یک دانشآموز جدید از راه میرسد. روزی که جاستین به کلاس آنها آمد، برایان اولین کسی بود که با لبخندش خوشآمدگویی خود را به او نشان داد. وقتی برایان و جاستین در یک گروه قرار گرفتند تا روی یک تکلیف مشترک کار کنند، برایان راهی برای نشان دادن استعداد و توانایی خود پیدا کرد.
این داستان لطیف نشان میدهد که چطور رفتارهای کوچک محبتآمیز، میتواند به یک کودک آرام و گوشهگیر کمک کند تا از انزوا خارج شده و فرصت رشد و شکوفایی بیابد.