این کتاب شامل روایاتی است حقیقی، در مورد برخی جنایات هولناک، از زبان نویسندهای که خود به عنوان یک روانشناس قانونی در قلب آنها نفوذ کرده و در پی کشف علل آن فجایع است. او بینشی متفاوت را درمورد علل روانی برخی رفتارهای افراطی که موجب زندانی شدن افراد میشود، ارائه میکند و در تلاش است تا آنها را از ریشه حل کند. به عقیده او انسانها در برابر جرم جبههگیریهای شخصی ناصحیح دارند که همین امر سبب میشود تا عوامل اصلی ارتکاب جرم از بین نرفته و حتی به مرور زمان منجربه نتایج جبرانناپذیرتر شوند. او میخواهد نظام عدالت کیفری را یک تنه تغییر دهد، اما یک مرتبه خودش را هم قربانی یکی از همین رفتارهای مخرب میبیند. به باور او، زندانها پر است از افراد داری اختلالات روانی که خیلی اوقات نادیده گرفته شدهاند.
این کتاب شاید یک نقد تند باشد، اما به افراد میفهماند که شیوه برخورد آنها با بیماران روانی غلط بوده و میتوان با شناسایی زود هنگام این اختلالات از جنایات جلوگیری کرد.