از شنیدن عباراتی چون «زمان همهچیز رو درست میکنه» یا «هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند» خسته شدید؟ وقتی به جمله «زندگی کن، بخند و عشق بورز» برمیخورید، پیش خودتان فکر میکنید، خوب پس تکلیف بقیه گزینهها چه میشود؟ از لحظهای که از خواب بیدار میشویم و با چشمان نیمهباز تلفن همراهمان را چک میکنیم، ذهنمان با جملات مثبت و انگیزشی ریز و درشت، از «فقط و فقط انرژی مثبت» گرفته تا «زندگی زیباست» بمباران میشود. آموختهایم کلید خوشبختی، سرکوب کردن تمام انرژیهای منفی در خود و یا دیگران است. آموختهایم حتی وقتی بیماریم یا درگیر جدایی، سوگ و لبریز از احساساتی هستیم که منفی نامگذاری شدهاند، نباید منفیباف و ناامید و دلسرد شویم. ولی با اینهمه مثبتگرایی چرا همگی مضطرب، غمگین و فرسوده هستیم؟ گودمن معتقد است قانون همیشه مثبت بودن و همیشه مثبت اندیشیدن یک شعار مندرآوردی است. شعاری که انسان را رباتی همیشه مثبتاندیش فرض میکند که باید در همهچیز، به معنای واقعی کلمه همهچیز، نیمه پر لیوان را ببیند.