همه میگویند درد بد است، درست است؟ اما براک باستین، نویسنده کتاب آن روی سکه خوشبختی، نظری متفاوت دارد. او با استفاده از نمونههای زنده روزمره و یافتههای آزمایشگاهی شگفتانگیز، نشان میدهد که چگونه درد، رنج و مبارزه به ما لذت میدهد، ما را مهربانتر میکند، افکارمان را متمرکز میکند و به زندگیمان معنا میبخشد.
هیجانانگیزترین لحظات زندگی ما اغلب بر لبه تیغ، بین لذت و درد، متعادل میشود، چه پیدا کردن عشق واقعیمان باشد، چه در آغوش گرفتن نوزادمان برای اولین بار، چه پایان دادن به ماراتن باشد یا فرو رفتن در دریای یخ؛ چرا که درد و تهدید از دست دادن، به معنای واقعی کلمه، ظرفیت ما را برای شادی افزایش میدهد و همانطور که باستین نشان میدهد، ما را قویتر، انعطافپذیرتر، مرتبطتر با افراد دیگر و هماهنگتر با آنچه واقعا مهم است میسازد. درد حتی باعث میشود که ما بیشتر حواسمان باشد؛ زیرا در تاریکترین لحظاتمان نسبت به دنیای اطرافمان قرار داریم.
اعتیاد ما به مثبتاندیشی و دنبال لذت بودن در واقع ما را بدبخت میکند. براک باستین نشان میدهد که بدون درد و رنج، هیچ راه واقعیای برای دستیابی و قدردانی از شادی واقعی و متعالی نداریم.