رمان آزادی سرگذشت زندگی خانوادهی برگلاند و دوست صمیمیشان ریچارد کتز را نقل میکند، قصهی استفاده و سوء استفاده از آزادیهایمان، داستان آغاز و پایان عشق، عطش نوجوانی و حوادث دور از انتظار دوران بزرگسالی. حکایت اینکه چرا ما آدمها با دوستانمان رقابت میکنیم، چطور به عزیزانمان خیانت میکنیم و چرا اوضاع هرگز آنطور که باید درست از آب در نمیآید. این رمان از دل آدمها سخن میگوید و از دغدغههایی حرف میزند که ما را وادار میکنند تا هر کاری در حق خودمان و دیگران بکنیم.
روزنامه نیویورک تایمز در تمجید از رمان آزادی میگوید: «این کتاب یک شاهکار است. رمان آزادی مانند همهی رمانهای دیگر فقط یک قصهی محسورکننده را بازگو نمیکند، بلکه با تلالو مداوم هوش اخلاقی زیاد نویسندهاش دنیایی را برای ما روشن میکند که تصور میکنیم خوب میشناسیم.» به گفتهی روزنامه گاردین این کتاب شگفتانگیز است. در آغاز غمانگیز و سپس اعتیادآور است. و بعد با رضایتخاطر فزایندهای شما را مجاب میکند که این رمان نسبت به سایر رمانهای معاصرش در سطح بالاتری قرار دارد.