کرولاین با مشکلی عجیب روبرو شده است - صدایی بیرون از سرش افکار او را میخواند و ماشین تحریری همه چیز را ثبت میکند. بیآنکه بخواهد شخصیت یک رمان شده است. او که تازه کاتولیک رومی شده است، نمیداند که این صداها تجلی تقدس است یا راوی جنون، اعتقادات مذهبی جدید باری بر دوش او گذاشته و خلاقیت سرکشش که راهی برای بروز نمییابد کلافهاش کرده است. آیا نویسنده سایهای از خداوند است که همچون او شخصیتهایی خلق کرده و به سمت سرنوشت هدایتشان میکند؟
اطرافیان کرولاین از درک این رنج ناتواناند و احتمال میدهند که دیوانه شده باشد اما کرولاین که تسلیدهندهای برای خود نمییابد از تغییر آیین و تبدیل شدن به شخصیت یک رمان در عذاب است، چرا که این دو نقش مستلزم از دست دادن آزادی یا بازتعریف آزادی است برای دست یافتن به انسجام معنوی و فکری.
تسلیدهندگان اولین و شاید مهمترین اثر موریل اسپارک است. اولین وو آن را «بسیار اصیل و بدیع» خوانده بود و گراهام گرین «یکی از انگشتشمار رماناولهای حقیقتا اصیل که تا سالها خوانده خواهد شد.»