شیرین بنی احمد


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
سکوت عشق (در گفت‌و‌گو با مارگریت دوراس)
  • 48,000 تومان
  • با تخفیف: 48,000 تومان
سدی برابر اقیانوس آرام
  • 48,000 تومان
  • با تخفیف: 48,000 تومان
امیلی ال
  • همراه با تخفیف
  • 65,000 تومان
  • با تخفیف: 55,250 تومان

سکوت عشق (در گفت‌و‌گو با مارگریت دوراس)

  • 48,000 تومان

هنگام حرف‌زدن، مارگریت پوست سفید و چروکیده صورتش را می‌کشید و صاف می‌کرد، مدام عینک مردانه اش را که از جوانی داشته، برمی‌داشت و دوباره به چشم می‌زد.من نشسته بودم و گوش می‌دادم به خاطره‌ها، اندیشه‌ها، رهاشدن و ازبین رفته تدریجی بدگمانی ذاتی‌اش: خودمحور بود، مغرور، یکدنده و پرحرف، و با این حال، برخی اوقات قادر به نرمی و محبت، کمرویی، خنده‌هایی ریز قاه‌قاه خنده. یک‌باره گویی کنجکاوی مقاومت ناپذیر، حریص و تقریبا کودکانه، سرذوق می‌آوردش.

سدی برابر اقیانوس آرام

  • 48,000 تومان

مادر می‌گفت که این را می‌داند، با این حال خیلی وحشتناک بود که ژوزف را چنین ناگهانی از دست بدهند. با همان لحن از ژوزف حرف می‌زد که از الماس می‌گفت و از آقای جو، آن موقع که هنوز در جستجویش بود. و بعضی وقت‌ها که می‌گفت:«کاش لااقل برمی‌گشت!» آدم نمی‌فهمید که از ژوزف حرف می‌زند یا از آقای جو.

امیلی ال

  • 65,000 تومان

نوشتن یک کتاب، مثل بچه به دنیا آوردن است، چیزی است که از وجود شما زاده می‌شود. در آرزوی بچه‌درا شدن، که بعضی اوقات می‌تواند زنی را به مرز جنون برساند، نیازی مبرم به فراتر رفتن از زندگی وجود دارد، نیاز به داشتن بچه‌ای از خود و از مردی که دوست می‌داریم. ولی در نوشتن یک کتاب تنها هستیم، تنهای تنها. سرنوشت کتاب هم با سرنوشت یک کودک متفاوت است. من در زمان جنگ نوزادی را از دست دادم، دکتر به علت نبودن بنزین نتوانست خودش را به من برساند. خاطره وحشتناکی است. حتی به دنیا آمدن فرزند بعدی‌ام هم نتوانست خاطره آن درد و رنجی را که ماه‌ها به درازا کشید، از بین ببرد. چنین بلایی بر سر یکی از کتاب‌هایم هم آمد، بر سر امیلی ال. به محض انتشار، بعضی از منتقدین به شدت به آن حمله کردند، آن را کشتند! امیلی ال بی‌شک یکی از کتاب‌هایی است که من آن را در نهایت هیجان و اضطراب نوشته‌ام، و در شوقی که مرا می‌ترسانید، از این‌که موفق می‌شدم آن چیزها را درباره امیلی ال بنویسم. در آن دوران، خیلی بد می‌خوابیدم، تقریبا غذا نمی‌خوردم. فقط یکی از دوستان هر روز به من سر می‌زد و دست‌نوشته‌ها را می‌گرفت و روز بعد تایپ شده تحویلم می‌داد. در آن تابستان، گویی من و آن دوست، و کتابی که در حال شکل گرفتن بود، در این دنیا تنها بودیم.

صفحه‌ی 1