از اول همه چیز برات بد بوده، انگار زندگی همیشه سرت آوار شده. چالش‌ها یکی پس از دیگری پیش آمده... از خیلی چیزها به سختی بهبود پیدا کرده‌ای در حالی که بعد از اون چالش دیگری رخ داده!
من هم مثل تو، گاهی برای خودم تاسف خورده‌ام و از ناعادلانه بودن برخی چیزها عصبانی‌ام، من همه رو به دلیل قرار گرفتن در شرایط دردناک سرزنش کردم.
اگر احساس می‌کنی زندگی برات عادلانه نبوده، این نقص یا ایراد تو نیست. کتاب «ببخش و رها کن» تو رو به چالش می‌کشه.
توجیه نمی‌کنم.
هدفم توانمند کردن توست تا بتوانی خودت رو از زندان گذشته رها کنی.
البته خودت باید بخواهی تا این اتفاق بیفته.