«این را در تمام زندگیتان احساس کردهاید. همیشه میدانستهاید چیزی درون شماست که آماده تولد است، تازه و واقعی - چیزی فراسوی تخیلات شما که در تلاش برای فرار و وجود داشتن است. همه این را درون خود احساس میکنند. اما برای اینکه به زندگی اجازه دهید این طور رها خودش را متجلی کند، باید حقیقتا تسلیم ندانستگی شوید...»