تا شماره را گرفتم، گوشی را برداشتند. صدای مردانه و بگویی نگویی گرفتهای از آن طرف گفت:«سوپ و خمیر ترش خیابان کلمنت بفرمایید! میشه گوشی را نگه دارید؟» گفتم بله و صدای موسیقی پخش شد. ترانهای بود به زبانی عجیب و غریب. خیابان کلمنت شاهرگ زبانهای کانتونی، برمهای، روسی، تایلندی و حتی شاخههایی از زبان گیلیک بود. ترانه به هیچکدام از این زبانها نبود. صدا دوباره برگشت:«با عرض پوزش، سلام. چی میل دارید؟» کومبوی تند و آتشین را سفارش دادم.