علیرغم شرحهای بیشماری که درباره ادوارد هاپر نوشته شده، آثار اندکی به نقش «پنجره» به عنوان موتیف در کارهایش، توجه ویژه داشتهاند. بسیاری از نویسندگان اهمیت آن را فهمیدهاند اما در بررسی عمیقتر معانی ضمنی تاریخی و نمادینش موفق نبودهاند. چندان عجیب نیست که در بسیاری از تفسیرها پنجرههای هاپر، نوعی چشمچرانی معنا شده باشند. [در آن دوران] این که نقاشی، مخاطب را وا دارد تا به شکلی آزاردهنده با سطح تصویر درگیر شود، مفهوم چندان بدیعی نبود. نقاشان فرانسویای که هاپر آنها را میستود، به طور فزاینده، با جایگاه مخاطب و رابطهاش با فضای تصویر ورمیرفتند. با وجود این، هاپر در فضای پنجرههای نیویورک معاصرش، به این مفهوم حیاتی تازه و آزاردهنده داد.