کورتنی خیلی از خود راضی است.او فکر میکند که خیلی شجاع است و همیشه کاری میکندتا ادی و دوستانش ترسو به نظز برسند. هیچ چیز کورنتی را نمیترساند.
ادی از این موضوع ناراحت است. او می خواهد کورنتی را یک بار برای همیشه بترساند. نقشه می کشد تا کورنتی را به مرداب گل آلود بکشاند. چون کورنتی به این شایعات مسخره اعتقاد دارد. شایعه اینکه هیولاهای ترسناک مرداب وجود دارند. اما حیف که ادی این شایعهها را باور نمیکند چون به نظر میرسدکه حقیقت دارند....
وحشت در انتظار شماست.