اپل، سامسونگ، اینتل، آی بی ام، مایکروسافت، اچ پی، تاتا و فورد
نقطه اشتراک تمام این شرکتها چیست؟ هر کدام آنها در برههای از زمان تصمیمهایی گرفتهاند که نه تنها مسیر یک شرکت که گاهی سرنوشت یک صنعت و یا کشور را تغییر دادهاند: هیئت مدیره اپل، بعد از ده سال، استیو جابز را بر میگرداند ولو اینکه خودشان باید بروند. هنری فورد، بر خلاف جریان و نظر بازار، حقوق کارگران را دو برابر میکند و با همین ترفند تولیدش هم دو برابر میشود. لوگرسنتر، که برای تفکیک آی بی ام آمده بود، با گوش دادن به نیاز مشتری، آن را دوباره به جایگاه خود بر میگرداند. اندی گروو، برای قطعهای ناشناخته از کامپیوتر به حدی خوب بازاریابی میکند که الان درون آن اینتل است از خود کامپیوترها معروفتر است. سامسونگ برای تفریح و استراحت یکساله به کارمندانش حقوق پرداخت میکند. این کتاب، داستان تصمیم شرکتها و مدیرانی است که بر خلاف جریان آب شنا کردهاند. سبک نگارش کتاب روزنامهنگارانه است و فصول آن مستقل از هم هستند، بنابراین میتوانید آنها را به ترتیبی که دوست دارید بخوانید، اگر چه بعد از خواندن کلیه فصول میتوانید ارتباط ظریف و در عین حال مشخصی بین همه تصمیمگیریها تشخیص دهید.