جویس مکدوگال تلاش میکند تا ما را با خود در سفری به سرزمین تاریکی و سکون همراه سازد، جایی که هنوز به کلمات ره نداده. سرزمین آشفتگی و اغتشاش نویسنده نشان میدهد که وقتی دهان (به سبب دسترسی نداشتن به واژگان) بسته است، بدن به سخن میآید و حدیث درد سرمیدهد. او نیز مانند فروید میکوشد که به جای نادیده گرفتن چالشها، به سمت آنها برود و نوری بر آنها بتاباند. سخن از ناشنیدهها میراند و ظرفیتی برای ساختدهی به فضای روان ایجاد میکند. نمایشهای تن یکی از درخشانترین آثار در زمینه فهم بیماریهای روانتنی است، بیماریهایی که از نظر نویسنده واکنشی است به دسترسی نداشتن به کلمات.