از آنجا که احساس غمگینی شدید، بخشی از تجربه بشر به شمار میرود، شاید افسردگی جزو آن اختلالهای روانی باشد که هر انسانی در معرض ابتلا به آن قرار دارد. اختلالهای افسردگی جنبههای منحصربهفرد، دردناک و بسیار ناراحتکنندهای دارند که آنها را از ناراحتیهای روزمره و اندوههای گاهوبیگاهی که همگی ما دچارشان میشویم متمایز میکنند. افرادی هستند که از سر خیرخواهی به مبتلایان به افسردگی توصیه میکنند دیدگاهشان را تغییر یا تکانی به خودشان بدهند؛ گویی که افسردگی، خاک کفش است که بتوان با تکاندنش از شر آن خلاص شد.
در سال 2012 سازمان جهانی یهداشت (WHO)، افسردگی را علت اصلی ناتوانی در حوزه سلامت روان، با حدود 121 میلیون مبتلا در سراسر جهان، اعلام کرد.
هرچند علل این پدید همچنان ناشناختهاند (فرضیههای مختلفی در این باره مطرح شده است، از جمله تغییرات بار ژنتیکی اختلالها در نسلهای مختلف تا فروپاشی حمایتهای اجتماعی و عوامل فشارزای مرتبط با تغییرات نقشهای اجتماعی)، اما شکی نیست که درمان اختلالهای خلقی تا سالیان سال همچنان یکی از مهمترین چالشها در حوزه سلامت عمومی خواهد بود. محور اصلی مباحث این کتاب اختلال افسردگی عمده (از آن با عنوان MDD یاد میشود) و اختلال افسردگی پایدار (افسردهخویی) است.