بیوک بوداغی


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
ترجمه
  • 48,000 تومان
  • با تخفیف: 48,000 تومان
جاسوس زمان
  • 49,000 تومان
  • با تخفیف: 49,000 تومان
کامچاتکا
  • 35,000 تومان
  • با تخفیف: 35,000 تومان
نقال فیلم
  • 20,000 تومان
  • با تخفیف: 20,000 تومان

ترجمه

  • 48,000 تومان

اوایل میگل زبان مادری خود را به جا نمی‌آورد؛ اما مداوا سبب شد او از حیطه توانش طبیعی خود فراتر رود. او حالا زبان‌های خارجی را ترجمه می‌کرد، زبان‌هایی را که عمرا نیاموخته بود. طبعا این ترجمه‌ها آفریده خیال بودند، اما او دیگر نمی‌توانست از انجام این کار خودداری کند. او قادر نیست بگوید "من این را نمی‌فهمم". میگل در همه چیز معنایی می‌یابد، حاضر نیست معنایی در ابهام باقی بماند. هیچ کلمه‌ای در جهان نیست که میگل معنای آن را نداند.

جاسوس زمان

  • 49,000 تومان

در جاسوس زمان نویسنده شرایط پس از کناره‌گیريِ رژیم فرضيِ نظامیان در ترینیداد را به ‌تصویر می‌کشد؛ جایی که مصونیت قضایيِ سرگردهای خون‌ریز را زنجیره‌ای از انتقام و مجازات تهدید می‌کند. پرونده‌ی جنایيِ لاینحل را به کارآگاهی عجیب‌و‌غریب می‌سپرند که دل‌بسته‌ی شکسپیر است و مسلط به کتاب مقدس. "همسایه‌ اولِ صبح مشغول جمع‌آوری برگ‌های ریخته‌ای بود که منظره‌ی باغ‌اش را زشت می‌کردند. روی زمین که زانو زده بود و علف‌های هرز را وجین می‌کرد، پشت پنجره‌ی آبلان چیز غریبی دید. ‌چنان غریب که با عقل سلیم و قوانین فیزیک اصلاً جور درنمی‌آمد. کنجکاو شد. دیوار قطوری دو ملک را از‌هم جدا می‌کرد، خانه‌ی آبلان روی تپه‌ای با شیب ملایم قرار داشت. همسایه نتوانست درست به كُنه پدیده پی ببرد، اما تصور اولیه‌ی او درست بود. چیزی در اتاق کار سرگرد معلق بود."

کامچاتکا

  • 35,000 تومان

گاهی وقت‌ها خاطره نسخه‌های گوناگونی دارد. گاهی وقت‌ها مادر روی برمی‌گرداند و می‌رود به طرف سیتروئن و چیزی را روی زمین می‌اندازد... خودکار قرمز، پاکت خط‌خطی جاکی، و من برش می‌دارم و می‌خوانم، او نام مرا نوشته... نه یک بار، نه دو بار، همه‌اش را با نام من پر کرده، انگار ترسیده باشد که نامم را فراموش کنم و تا ابد باورم بشود که من هری هستم، هری، هنرمند فرار!

نقال فیلم

  • 20,000 تومان

«فقط با بک نگاه به صورت من، فورا متوجه می‌شوید که من شباهتی به روشن‌فکرها ندارم. بیش‌تر به بکسوری شبیه هستم که محافظ پلاستیکی دهان‌اش را برداشته است. صورت من همان کارتوگرافی صحراست».

صفحه‌ی 1