ر «فراسوی مرزهای استدلال» چیزهایی را مطالعه می کنیم که علم، ریاضیات و خِرد به ما می گویند فاش شدنی نیستند. چه چیزی را نمی توان پیش بینی کرد یا شناخت؟ چه چیزی را هیچ وقت نمی توان درک کرد؟ محدودیت های رایانه ها، فیزیک، منطق و فرایندهای فکری مان چیست؟ در فراسوی کران های خِرد چه چیزهایی قرار دارد؟
هدف این کتاب پاسخ به برخی از این پرسش ها است و پر از ایده هایی است که باورهای ژرف نهاده مان راجع به جهان، عقلانیتمان و خودمان را به مبارزه می طلبد.
این کتاب خلاصة تمام مثال های متنوعی نیست که در آنها محدودیت های خِرد پیدا می شود؛ بلکه هدفمان درک این موضوع است که چرا این محدودیت ها به وجود می آیند و چرا نمی توان خِرد را به فراسوی آنها بسط داد. در هر حوزه، چندین مثال انتخاب شده و با جزئیات بسیار، درباره شان بحث شده است.
به جای ایجاد فهرستی از محدودیت ها، هدف در اینجا تبیین آنها یا دست کم فراهم سازیِ شهودی است که توضیح دهد چرا حوزه ای بخصوص در فراسوی خِرد قرار دارد. خیلی مهم است که بدانیم این کتاب نه قرار است گمانه زنی کند یا گرایشی عصر جدیدانه داشته باشد و نه کتابی تاریخی است که در آن به شرح معنای ایده ها بپردازیم تا روی پیشرفت های گاه نگارانه شان متمرکز شویم. این کتابِ علمیِ عامه پسندی است که ایده های مطرح شده را به تدریج و به وضوح توضیح خواهد داد.