مردم همواره از خود پرسیدهاند که مفهوم خوب زیستن چیست، چگونه باید زندگی کنیم؟ اجزای یک زندگی خوب چه چیزهایی هستند؟ نقش تقدیر در این میان چیست؟ نقش پول چطور؟ آیا پرسش در مورد خوب زیستن بیشتر پرسشی در مورد ذهنیت ماست یا به دستیابی به اهدافمان در زندگی معطوف میشود؟ آیا باید فعالانه به جستجوی شادی برویم یا در عوض، صرفا از غم و ناراحتی اجتناب کنیم؟
هر نسلی به شکلی متفاوت با این پرسشها مواجه میشود، اما پاسخها تقریبا همیشه عمیقا مایوسکننده بودهاند. چرا؟ چون ما دائما در تلاش برای رسیدن به یک اصل واحد، یک باور واحد و یک قانون واحد هستیم. در حالی که چنین راه سهل و آسانی به سوی شادکامی وجود خارجی ندارد.
هنر خوب زیستن مجموعهای از ابزارهای کاربردی برای یک زندگی خوب است. پنجاه و دو ترفند برای رسیدن به شادکامی - از دوری گزیدن بدون احساس گناه از فناوریهای روز گرفته تا پرداخت سرخوشانه جریمههای پارک ممنوع - که هدفشان یاری به شما در رسیدن به خشنودی و شادکامی است. این نکتهها شاید نتوانند تضمینکننده یک زندگی خوب باشند، اما دست کم شانس بیشتری برای رسیدن به آن در اختیارتان میگذارند «چیزی که همه ما خواهانش هستیم».