وقتی که مار میبینیم نفسمان بند می آید و از ترس از جا میپریم. زیبایی شکوهمند برآمدن آفتاب ما را به درنگ و شگفتی وا میدارد. این واکنش ها تصادفی نیست؛ در واقع، بسیاری از واکنش های انسان به طبیعت ریشه ای عمیق در گذشتهی تکاملی ما دارد. ترس ما از مار به دلیل ترس از زهر یا ماهیچه های خردکنندهی آن است، و آنچه با طلوع خورشید مایهی دلگرمی ما میشود برطرف شدن خطر جانوران شکارگر است که در تاریکی به کمین نشسته اند. بسیاری از سلیقه های ما در زیبایی شناسی، از انواع باغ هایی که می سازیم تا غذاهایی که از خوردنشان لذت میبریم و تفریحاتی که سرگرممان می کنند، نتیجهی ماندگار انتخاب طبیعی است.
در این اثر بلندپروازانه و غیرعادی، زیست شناس تکاملی، گوردون اوراینز، به کاوش دربارهی نقش تکامل در واکنشهای انسان به محیط میپردازد. کار را با پرسش درباره علت وجود هیجانات در ما آغاز میکند و با ارائهی رویکردهای تکاملی به زیبایی شناسی به پایان میرساند. اوراینز، نشان میدهد که چگونه هیجانات امروزی ما را تصمیمهایی شکل می دهند که نیاکان ما هزاران سال پیش در ساوانای آفریقا گرفتند. در طول این دوره دلبستگی ها و بیزاریهایمان در مغز ما مداربندی شد، چون واکنش مناسب یا نامناسب به محیط به معنای تفاوت مرگ و زندگی بود.