همزمانی ذهن را به اندیشه وامیدارد؛ همزمانی دیدار جهان بیرونی و جهان درونی ماست. چیزی در دنیای بیرونی رخ داده و دقیقاً با همان چیزی که اکنون به آن نیاز داریم تطبیق مییابد و به ما نشان میدهد ذات انسان و طبیعت دو روی یک سکه هستند. در طبیعت، هر فصل دقیقاً همان شرایطی را فراهم میآورد که زمین برای رشد و تکامل خود به آن نیاز دارد. به همین ترتیب در زندگی انسانی ما نیز دقیقاً همان چیزی را پیدا میکنیم که به آن نیاز داریم و در نهایت به موجوداتی با آگاهی روانشناختی و معنوی تبدیل میشویم. در مسیر تکامل، همزمانی در قالب نیروهای امدادی بر ما عارض میشود. به ما کمک میکند خود را بیابیم و ما نیز به دیگران کمک میکنیم تا خود را بیابند. بنابراین، همزمانی باعث میشود سرنوشت و تقدیر ما در جهانی که روشنایی آن را پایانی نیست به سرمنزل مقصود خود برسد.