در این کتاب خواننده برای نخستین بار با مفهمومی رویارو میشود که هرگز در مارکسیسم سنتی در قالب احزاب کمونیست و گروههای مارکسیستی به آن اشارهای نشده و آن گشایش قاره تاریخ توسط مارکس است که علم تاریخ را پایه ریخت. آلتوسراندیشمند برجسته و نوآور فرانسوی با خوانش نشانگرش از آثار دورهی مارکس به این حقیقت رسید که اندیشه مارکس استمرار نداشته و در آن گسستی ایجاد شده که وی آن را «گسست معرفتشناختی» نامید گسستی که موجب شد مارکس با پیشینهی هگلی خود به طور کامل بگسلد و با رسیدن به علم آثاری بیافریند که با آثار دوران جوانیش که آلتوسر آنها را ایدهآلیستی/اومانیستی میخواند به هیچ روی همخوانی ندارد. دلیل تاکید آلتوسر بر گسست معرفتشناختی و در نتیجه آن کشف علمی «برای نجات مارکسیسم از انحراف ایدئولوژیک» و آثار مارکس از «تحریف ایدئولوژیک» است...