هر چند ماهیت موضوعی حوزه «رفتار مصرفکننده»، کمتر تردیدی باقی میگذارد که موضوع در حوزه بین رشتهای شامل روانشناسی، علوم اجتماعی و اقتصاد است اما بررسی مثالهایی که به آنها اشاره شده است، همگی به مجموعهای از دادههای کیفی و یا دادههای کمی اما به صورت روند است که آشنایی مخاطبان و خوانندگان با مفاهیم اولیه روانشناسی و شناخت کلی در مورد اصول جامعهشناسی، اقتصاد و بازاریابی را ناگزیر، به صورت پیش نیاز درک بهتر این کتاب ساخته است. امروزه حوزه رفتار مصرفکننده در علم «مدیریت بازاریابی»، از افتراق مفهومی و کاربردی دو حوزه کاملا جداگانه «مشتری» و «مصرفکننده» نیز فراتر است. امروزه بازاریابان با چالش سختی مواجه شده اند: زیرا «مدیریت بازاریابی» به میدان جنگی تبدیل شده است که اطلاعات، مهم ترین منبع و جنک افزار آنها است. رقیبان توان نسخهبرداری از محصولات، ابزار و راهکارهای دیگران را دارند ولی نمیتوانند شناخت و اطلاعات از «بازار» (بخوانید: اطلاعات از مجموع مشتریان بالقوه و بالفعل) یک شرکت را تقلید نمایند. بنابراین آگاهیهای هر شرکت از رفتار مشتریان و مصرفکنندگانش می تواند نقش بزرگترین امتیاز رقابتی آن را بازی کند.