در ایران پیش از انقلاب، اگزیستانسیالیسم سارتری، که خود گفتمانی پویا، تغییرپذیر، پیچیده و گاهی پرتناقض، بود، در دست روشنفکران ایرانی و در بافتهای مختلف سیاسی و اجتماعی به خدمت اهداف گوناگون و گاه متناقضی درآمد. از همان آغاز معرفی سارتر در ایران، چهره چندگانه وی طیفهای مختلفی از روشنفکران، نویسندگان، و مترجمان را با اهداف مختلف به خود جلب کرده است. شاید بتوان گفت که سارتر متفکری است که آنچه را که روشنفکران ایرانی در طی چند دهه و در شرایط مختلف اجتماعی و سیاسی در جستوجوی آن بودهاند بهطور یکجا در خود داشته است: 1) فیلسوفی که داستان و رمان مینویسد، 2) داستاننویسی که فیلسوف است، 3) روشنفکری غیرمارکسیست که گرایشهای مارکسیستی دارد، 4) روشنفکری که از مارکسیسم روبرگردانده است، 5) نظریهپردازی که به چریکها کمک میکند، و 6) نویسندهای که برای آیندهای بهتر اندیشه دارد و هر طیفی به فراخور هدف و اندیشۀ خود بر یکی از این جنبهها نور تابانیده است. کتاب حاضر سرگذشت اگزیستانسیالیسم سارتر را در ایران پیش از انقلاب 1357 روایت میکند و میکوشد تا، با بررسی نقش ترجمه و دیگر انواع بازنویسی، شرحی از مواجهۀ مترجمان و روشنفکران پیش از انقلاب با این گفتمان بهدست دهد.