لیبرالیسم بشر را در بند دید و آزاد کرد؛ لیبرالیسم مردم را تحت حکومت خودکامه در آه و ناله دید؛ ملتی را در اسارت نژادی فاتح دید؛ شاهد بود که فعالیت صنعتی با امتیازهای اجتماعی و مالیات مسدود و فلج شده است، و به یاریشان شتافت.
لیبرالیسم همهجا در حال حذف وزنههای سنگین، گسستن غل و زنجیرها و زدودن موانع است. اساس آزادی اندیشه است؛ آزادی از تفتیش عقایدی که شخص در ذهن خودش شکل میدهد؛ قلعه درونی که فرد باید حاکم آن باشد. اما آزادی اندیشه بدون آزادی تبادل اندیشه فایده چندانی ندارد؛ زیرا اندیشه در اصل محصولی اجتماعی است؛ بنابراین آزادی بیان و نوشتن، آزادی مطبوعات و گفتوگوی مسالمتآمیز همراه با آزادی اندیشه است.