نشر فاصله


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
شغلی نامناسب برای 1 زن
  • 37,000 تومان
  • با تخفیف: 37,000 تومان
شنیدم گوسفندی را بزرگی (فلیم‌نامه)
  • 10,000 تومان
  • با تخفیف: 10,000 تومان
دیدار با پروفسور داتی (نمایش‌نامه)
  • 10,000 تومان
  • با تخفیف: 10,000 تومان
تله‌موش (نمایش‌نامه)
  • 10,000 تومان
  • با تخفیف: 10,000 تومان

شغلی نامناسب برای 1 زن

  • 37,000 تومان

مدت‌ها طول کشید تا توانست برنی را متقاعد کند که ضمیمه کردن عبارت پلیس سابق لندن به اسم او و یا پیشوند دوشیزه به نام خودش نامناسب است. پلاک روی در دیگر مشکلی نداشت زیرا کوردلیا نه سابقه‌ای در شراکت داشت و نه تجربه‌ای. در واقع، سرمایه‌ای هم در کار نبود. تمام دارایی او هیکلی لاغر و پر استقامت بود با بیست و دو سال سن و هوشی قابل توجه که به گمان کوردلیا بیشتر موجب بر هم زدن آرامش برنی می‌شد تا برانگیختن تحسین او، به علاوه، نوعی احساس تاسف و دلخوری نسبت به برنی در او ایجاد می‌کرد زندگی گاهی از برنی روی می‌گرداند. کوردلیا شاهد چند نمونه از بدشانسی‌های او بود. مثلا برنی هیچ وقت موفق نمی‌شد روی صندلی دست چپی جلوی اتوبوس بنشیند یا نمی‌توانست از منظره خارج قطار لذت ببرد چون حتما قطار دیگری جلوی دید او را می‌گرفت. لبه‌های نان کره مالیده‌اش حتما آویزان می‌شد...

شنیدم گوسفندی را بزرگی (فلیم‌نامه)

  • 10,000 تومان

محوطه‌ی خرگاه. جنگل روز سلطان برافروخته و عصبانی از اسب فرود می‌آید و بی‌وقفه قدم می‌زند. ملازمان رکاب همه بی‌سروصدا پیاده می‌شوند و دهنه‌ی اسب‌های‌شان را به‌دست می‌گیرند و ترسیده به سلطان نگاه می‌کنند...

دیدار با پروفسور داتی (نمایش‌نامه)

  • 10,000 تومان

پذیرش بیمارستان که بسیار شیک است. جوزپه با چمدانی در دست و پوششی منظم وارد می‌شود. پذیرش خالی است. چوزپه کسی این‌جا نیست؟ کسی این‌جا نیست؟ جوزپه از روی کنجکاوی دوری می‌زند و اطراف را بررسی می‌کند از پنجره بیرون را می‌بیند...

تله‌موش (نمایش‌نامه)

  • 10,000 تومان

مولی رادیو را روشن می‌کند، گزارش‌گر رادیو درباره‌ی قتلی در خیابان کولور، ساختمان 74 گزارش می‌دهد. شخص مظنون به قتل مردی است که پالتوی تیره رنگ به تن دارد. او کلاه را تا روی پیشانی پایین کشیده و نیمی از صورتش را با شال‌گردن پوشانده است. ناگهان سایه‌اش از پشت پنجره می‌لغزد و می‌گذرد. مولی از ترس به خود می‌پیچد و ...

صفحه‌ی 1