من دی نگفتم مر تو را که: «ای بینظیر خوش لقا،
ای قد مه از رشک تو چون آسمان گشته دوتا؟!
امروز صد چندان شدی، حاجت بدی، سلطان شدی.
هم یوسف کنعان شدی، هم فر نور مصطفی.
امشب ستایمت ای پری! فردا ز گفتن بگذری.
فردا زمین و آسمان در شرح تو باشد فنا.
امشب غنیمت دارمت، باشم غلام و چاکرت.
فردا ملک بیهش شود،هم عرش بشکافد قبا»