اولین بار در جشنوارهی سینمایی فجر دیدمش، یوسف یزدانی را میگویم. در سالن مطبوعات سراغم آمد و خودش را به عنوان نویسندهی کتاب «خفته در تنگنا» معرفی کرد. بیدرنگ حالتم تغییر کرد و بر سر شوق آمدم و براساس ارزیابیام اثر معقول و درخوردی به حساب میآمد. به ویژه که خود فروغی هم در ژرفای خاطرات نهانیام جایگاهی والا داشت و انتخابش توسط یزدانی، نشانه آشکاری محسوب میشد که وجوه مشترکی را میان من و یزدانی بشارت میداد.