ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
- 160,000 تومان
- با تخفیف: 160,000 تومان
- 180,000 تومان
- با تخفیف: 180,000 تومان
از غرايب تاريخِ فلسفه است كه يكي از مهمترين و تأثيرگذارترين نظريههاي اخلاق ــ يعني نظريهي اخلاق كانت در قالبِ كتابي واحد در دسترس نيست. از ميان سه اثر اصلي كانت در اخلاق، بنيانگذاري براي مابعدالطبيعهي اخلاق، نقد عقل عملي و مابعدالطبيعهي اخلاق، اولين آنها در كانون علاقهي فلسفي بوده و هست. حتي امروزه نيز هنوز از نظرِ بسياري كسان لُب اخلاق كانتي در تلقي او از ارادهي خير و در آموزهي اَمر بيقيدوشرط خلاصه ميشود. اما با مطالعهي نقد دوم آشكار ميشود كه چنين چيزي عين تقليل فلسفهي اخلاق كانت است. گسترهي موضوعي نقد دوم به واقع فوقالعاده است. كانت پيشتر سه پرسش طرح كرده بود: «چه ميتوانم بدانم؟ چه ميبايست بكنم؟ به چه ميتوانم اميد ببندم؟». در نقد عقل عملي، اولا، نتايجِ نقد نخست تأييد ميشود؛ ثانيا، آموزهي امر بيقيدوشرط از طريق امر واقعِ عقل محض توضيح داده ميشود و اين اميد كه كوشش فضيلتمندانه چهبسا بيهوده نباشد در پرتو آموزهي خير اعلي موجه ميگردد. ثالثا، كانت با سه اصل موضوعهي آزادي، ناميرايي و خدا ــ به جاي پاسخ دادن به اين پرسش كه به چه ميتوانم اميد ببندم ــ به اين پرسش پاسخ ميدهد كه من بهمثابهي سوژهاي اخلاقي بايد به چه چيزي معتقد باشم تا قانون اخلاق موهوم نباشد. بنابراين، در نظر كانت معناي تكليفگرايانهي اخلاق در تكليفهاي ما در قبالِ كنش خلاصه نميشود؛ از نظر او، ما در مقامِ سوژههايي اخلاقي بايد به وجود خدا و ناميرايي نفس معتقد باشيم. اين اعتقاد از منظرِ عملي گريزناپذير است.
نقد قوه حكم در سه گاني نقدي كانت اثري است كه نقش ميانجي و پيوند دهنده دو اثر ديگر، يعني نقد عقل محض و نقد عقل عملي را برعهده دارد و گذار از فلسفه نظري به فلسفه اخلاقي را عملي ميكند. كانت همانگونه كه براي عقل محض و عقل عملي اصولي پيشين جست و جو ميكرد، براي قوه حكم نيز، كه قوهاي است مربوط به احساس لذت و الم، در جستجوي مباني پيشين برآمد و كوشيد فلسفهاي پيشين از ذوق برپا كند. مبنا يا اصل بنيادين نهفته در شالوده قوه حكم غايتمندي طبيعت است. اين غايتمندي به دو صورت ممكن است، يا صوري و ذهني، يا واقعي و عيني. حكم به غايتمندي صورت يك عين بدون آنكه هيچ غايت معيني براي آن قائل شويم حكم زيباشناختي است. بر همين مبنا، نقد قوه حكم نيز به دو بخش اصلي تقسيم ميشود: در بخش اول فلسفه ذوق و در بخش دوم غايتشناسي و غايتشناسي طبيعت بررسي ميشود و بدينگونه سرانجام تأويل درباره زيبايي و نظم، زيباييشناسي و غايتشناسي، در يك كل واحد به هم پيوند مييابد. درك ساختار جامع فلسفه نقدي كانت بدون درك مباحث اين اثر، كه به گفته كاسيرر ‹بيش از هر اثر ديگري عصب زمانه خود را تحريك كرده است› ميسر نيست.