پسر من نه خواهان ساختن است، نه خلق کردن و نه ابداع کردن. پسر من نمیخواهد در نظام زندگی تغییری بهوجود بیاورد. پسر من دوست دارد راحت و آسوده باشد. در لحظهای که همهچیز امکانپذیر است، در لحظهای که من خودم را به آبوآتش میزنم تا شان و مرتبهام را حفظ کنم، پسرم آرامش و مهربانی میخواهد، پسرم میخواهد در آرامش زخمهای رقتبار جانش را مرهم بگذارد.