وقتی این کتاب را در دست میگیرید، به طور ناباورانه با خود میگویید که چرا یک رویکرد روانشناختی از قبیل شناختی ـ رفتاری میتواند در غلبه بر مشکلات خواب به شما کمک کند. خلاصهای از تاریخچه این نوع درمان شاید بتواند برای سوال شما پاسخ قانع کننده و مفیدی باشد. در دهههای 1950 و 1960 شیوه جدید درمانی که بسیار گسترده و جامعتر از شیوههای قبلی بود، تحت عنوان «رفتاردرمانی» ارایه گردید. این روش درمانی دو ویژگی عمده داشت. نخست آن که پیروان آن قصد داشتند نشانههای بیماری (از قبیل اضطراب) را از طریق رو به رو شدن
با خود آن و به جای تکیه بر روانکاوی و بدون توجه به چگونگی یا تاریخچه آن، از بین ببرند (نظریه روانکاوی به وسیله زیگموند فروید و طرفدارانش ارایه گردید). دوم آن که پیروان آن روشهایی را به کار میبرند که با آنچه روانشناسان آزمایشگاهی از طریق سازوکار یادگیری دریافته بودند، ارتباط ضعیفی داشت. این یافتهها مواردی بودند که میشد آنها را مورد آزمایش قرار داد.