جنبش نوظهور در حوزه روانشناسی، نهضت فرهنگنگر است. چه در حیطه یافتهها و چه در زمینه نظریهها، لحاظ نکردن ویژگیهای فرهنگی، میتواند منجر به بیگانگی فرهنگی برای متخصص و ارزشزدایی از علم مورد نظر گردد. تا چندی پیش، روانشناسی همانگونه که در ایالات متحده تدریس میشد، بیشتر روانشناسی آمریکای شمالی تلقی میگردید؛ و از افراد آمریکای شمالی به عنوان نمونههای مورد مطالعه استفاده میشد، و اغلب مواقع از طرح سوالات انتقادی و مهم خودداری میگردید. برخی از آن سوالات عبارتند از: آیا دانش ما به سایر افراد با پیشزمینههای فرهنگی، ملی، قومی، و یا نژادی مختلف قابل تعمیم است؟ آیا افراد دارای پیشزمینههای متفاوت فرهنگی، ملی، قومی، و نژادی، فرایندهای روانشناختی اصلی (رشد، یادگیری، هیجان، جذابیت اجتماعی، اختلالات و ...) را به یک روش تجربه میکنند؟ آیا اصول و حقایق روانشناختی اساسی وجود دارند که ماورای فرهنگ باشند؟ آیا برخی اصول و فرایندهای روانشناختی دقیقا وابسته به فرهنگیاند که از آن برخاستهاند؟...