«آزار دیدن از خاطرات یک چیز است و به خاطر آوردن آنها با صدای بلند یک چیز دیگر. عزیزم، شاید بهتر باشد که تاریخ را همانطور که هست، یک گوشه رها کنیم. یادآوری زیاد خاطرات، ثبات شخص را بر هم میزند و حال و چیزهای کمیرا که از آینده باقی مانده حریصانه میبلعد.»
همه ما به نوعی روایتگر تاریخ هستیم و در هر دوره زمانی بیان خاطرات فردی از یک رویداد، به نویسندگان و تاریخدانان کمک کرده تا آثارشان را خلق کنند. کریستینا گارسیا - نویسنده کوباییتبار آمریکایی - در کتاب اینجا در برلین برای شنیدن روایت اشخاصی که جنگ جهانی دوم را لمس کردهاند به برلین سفر کرده و خاطرات آنها را شنیده و نوشته است. گارسیا که تجربه حرفه خبرنگاری را نیز دارد، با استفاده از شخصیتی بینام که در کتاب با اسم «مهمان» آن را میشناسیم با افراد روایت اینجا در برلین مصاحبه و خاطراتشان را داستانگونه بیان میکند. اینجا در برلین روایت افرادی است که یا جنگ را به چشم دیدهاند یا بعد از جنگ متولد شده و از تبعات آن بیبهره نماندهاند.