((اگربه خاطر حزب کمونسیت نبود من هیچ موقع نمیتوانستم حرفهای مرا بزنم. رو این حساب، موقعی که میشنوم مردم به اعضای حزب میگویند ”خرابکار“، ”جاسوس“ و از این جورحرفها، میدانم که نمیدانند از چی دارند حرف میزنند - یا میدانند و دروغ میگویند و این اسلحهی آنها است. چیزی که در این راه سخت یاد گرفتم این بود که همیشه از این تهمتها برقرار است چون راه دیگری ندارند که جلوی سیاهها را بگیرند...
عمله اکرهی طبقهی سرمایهدار میگویند که ما کمونیستها خرابکاریم، که معتقدند به براندازی حکومت از راه زور و خشونتیم. دشمن تا موقعی که مردم را مغزشویی میکند و این دروغها را به خوردشان میدهد همیشه میتواند آنها را تو زاغهها نگه دارد و زجرشان بدهد، وسط فراوانی، گشنگیشان بدهد، بشان تهمت بزند، زندانیشان بکند، بمب روی سرشان بریزد....))