بودا نبی نبود، بلکه خود را فرزانه و آموزگار میدانست. در زندگی او چیزی نیست که نشان دهد روح قادری او را به پیامبری برگزیده باشد، او هرگز چیزی نگفت که نشان این اعتقاد باشد که او نایب وجودی برتر است. هیچ وسوسهی نیرومندی او را بر آن نمیدارد که جهان را دیگرگون کند. او خود را نشان راه رهایی میداند، هوش انسان را فرا میخواند و سازگاری با قوانین طبیعی هستی را توصیه میکند... اما بافته شدن با چرخه کیهانی به این معنا نیست که با رنج زندگی بسازیم. آیین بودا با این اندیشه که رنج بوته آزمایش است بیگانه است. برعکس هدف آن غلبه به رنج است....