اوا و سایمون بیشتر سالهای زندگیشان را با یکدیگر سپری کردهاند. سایمون پزشک است و اوا معلم. آنها سه دختر بزرگ دارند و خانهای مجلل. با این حال، آنچه موجب پیوندشان میشود، فقط عاطفه، محبت و همدلیشان نیست، بلکه واقعیتهای دردناک گذشتهشان نیز در این پیوند نقش دارد، امری که آنها حتی از فرزندان خود پنهان نگاه داشتهاند. اما پش از اخراج نابهنگام خدمتکارشان و در شرایطی که سایمون بیش از پیش در لاک خودش فرورفته، دیگر نمیتوانند گذشته را بیش از این سرکوب کنند.
این داستان فاش میکند که پیامدهای ویرانگر اشتباه گرفتن سکوت به جای صلح و آرامش و همچنین پناه بردن به احساس شرمساری در موقعیتهای گریزناپذیر چیست. لیندستروم با خلق این شاهکار اشتباهات ناگواری را به تصویر میکشد که حاصل قضاوت نادرست ما درباره میراث جنگ و نیز حاصل تعصبات رایج و روشهای ویژه و نادرستمان برای حفظ بقاست.