وقتشه افسار خلاقیتت رو رها کنی و بذاری هرجا می‌خواد بره! نقاشی دوست داری؟ خب نقاشی بکش. دوست داری نویسنده شی؟ این‌قدر بنویس که دستت خسته شه. عکاسی کردی؟ عکس‌هات رو بچسبون. کلاژ درست کن. هرکاری دلت می‌خواد می‌تونی انجام بدی، چون این کتاب رو قراره تو بنویسی.
ببینم، اصلاً اهدافت چیه هان؟ می‌خوای به چی برسی؟ هرچی رو که توی ذهنته بیار روی کاغذ. اصلاً شکلش رو بکش. ایموجی‌ش رو طراحی کن. موجودات خیالی خلق کن. خونه‌شون رو بکِش. داستان‌ها و نقاشی‌هات رو بهتر و بهتر کن و کم‌کم یه کتاب خوشگل درست کن.
با این کتاب می‌تونی همه‌جوره تعامل داشته باشی و جنبه‌های مختلف خلاقیتت رو کشف کنی. تک‌تک صفحه‌ها رو می‌تونی با طراحی‌ها و ایده‌های خودت پر کنی و یه کتاب مخصوص خود خودت بنویسی. اصلاً می‌تونی دلت رو بزنی به دریا و سعی کنی با یه مهارت جدید سروکله بزنی و چند صفحه‌ای یه بار سبکت رو عوض کنی. بعدش هم که خسته شدی می‌تونی بذاریش کنار، یه چرت بزنی و بعد دوباره شروع کنی. خوبی این کتاب همینه. داستانش مال توئه. اتفاقاتش توی ذهن خودت اتفاق می‌افته. پس یه استراحت کوچولو بکنی چیزی نمی‌شه.
خلاصه اگه چشمه خلاقیتت خشکیده، دلت می‌خواد مهارت‌های جدیدی به دست بیاری و هنرهایی رو که بلدی محک بزنی و داستان خودت رو بنویسی... همین الان این کتاب رو بردار و شروع کن.