کتاب حاضر، شامل سرگذشت زندگی تعدادی از افراد ترنسکشوال کشورمان میباشد، که به دلیل یک جابهجایی ناشناخته در بخشی از هیپوتالاموس مغز آنها در دوران جنینی، دچار اختلال هویت جنسی شدهاند. آنها، به دلیل آنکه دارای کلیه مشترکات جنسیتی با جنس مخالف خود هستند، همواره روحشان را در اسارت جسمی میپندارند که آن را از آن خود نمیدانند، و برای یافتن هویت واقعی خود، پیوسته در تکاپوی راهی برای نجات روح خود هستند. این عارضه که به معمای بسیار پیچیدهای شباهت دارد، تاکنون دلیل ایجاد آن برای علم پزشکی ناشناخته مانده است؛ و تنها راه حل برای پذیرش خودباوری و یک زندگی نسبتا متعارف، تغییر جنسیت پیشنهاد شده است؛ که البته، مخاطرات احتمالی اینگونه جراحیها را نیز نباید نادیده گرفت. به دلیل مغایرت نوع رفتار و پارهای از ویژگیهایشان با معیارها و مناسبات متعارف جامعه که بهیچوجه یک روش انتخابگرایانه نیست، شدیدا مورد بیمهری گاه ظالمانه بعضی از اعضای خانواده، و افرادی در سطح جامعه قرار میگیرند؛ که در این کتاب، به ماجراهای حیرتانگیز و قابل تأمل زندگی آنان از زبان خودشان، و به شیوهای دقیق و موشکافانه پرداخته شده است.