پسر: این بهترین پیرهن منه! یه چیزهای دیگهای هم تو این خونه هست که مربوط به منه و من الان دارم اونها رو جمع میکنم. خب من دوستپسر سابق دختر این خانوادهام و موضوعی هم که دختر از صبح میخواد راجع بهش حرف بزنه، به من مربوط میشه. میتونید حدس بزنید که اون چیه؟ اما الان مساله من این نیست. الان مدتیه که از اون روز میگذره و ما به دلایل دیگهای رابطهمون رو تموم کردیم. همه چیزهایی که شما تا الان دیدید و بعد از این میبینید تصورات منه از اتفاقاتی که اون روز اتفاق افتاده یا میتونست اتفاق افتاده باشه. اتفاقی که منو دختر این خانواده فکر میکردیم قراره همهچیز رو تغییر بده.