وقتی میخواهیم وارد متون ارون یالوم شویم باید یادآور شوم که: وی از روش پدیدارشناسی پیروی میکند و رواندرمانی وجودی است که این مکتب به شدت از پدیدارشناسی وجودی یا اگزیستانسیالیسم مارتین هیدگر فیلسوف آلمانی متاثر است. شاید پیام تمامی مجموعه آثار یالوم این باشد: «با هم بودن همه دارایی ما آدمهاست». در رمان «وقتی نیچه گریست» یالوم به خوبی نشان داده است.: «ذهن من آبستن است. آبستن کتابهایی که در آن نضج گرفته، باری که تنها من قادر به حمل آنم. گاهی سردردهایم را درد زایش مغزی میانگارم.» در این اثر به تحلیل روانشناحتی و فلسفی بر آثار دکتر یالوم رواندرمانگر قصهگو میپردازم و گرمای خورشید رواندرمانگر را از لا به لای آثار وی با خواندنش به گرمی حس خواهیم کرد...