واقعیت این است که فرآیند شناختی افراد در تبیین نوع عملکرد و رفتار آنها بسیار مهم است. در واقع این شناخت افراد است که مشخص میکند یک موقعیت را چگونه تعبیر و تفسیر کنند. در صورتی که این ویژگی و مکانیسم افراد دچار تحریفات و تغییرات منفی شود و به شکلهای مختلفی همچون افکار خودآیند و خطاهای شناختی درآید، عملکرد متناسب با موقعیت را به خوبی انجام نخواهد داد. این عملکرد نامناسب ناشی از شناختهای معیوب در زندگی زوجین نیز میتواند نتایج منفی را به بار آورد و موجب آسیبپذیر شدن زوجین در مقابل عوامل مختلف به وجود آورنده طلاق شود. کنکاش نظرات مشاوران و تجربیات چندین ساله درمانگران حوزه خانواده این را به ما میفهماند که شیوع این نوع طلاق یعنی طلاق از نوع شناخت (طلاق شناختی) روز به روز در زندگی زناشویی ایرانی رواج پیدا کرده است. بنابراین مطالعه این کتاب علاوه بر اینکه باعث میشود تلههای شناختی موجود در زندگی زناشویی را شناسایی کنیم، به تمام رفتارهای ریز و درشتی که میتواند به چگونگی برداشتهای ما از طرف مقابل منجر شود، کمک شایانی کند.