خیلی وقتها دوست داشتن سینما بدین معناست که میخواهیم میزانسن فیلمها را درک کنیم، میخواهیم بیاموزیم که هنر ساخت یک سکانس را تشخیص دهیم و خلاقیت این چشم فوقالعاده، یعنی د وربین، را بررسی کنیم. اما به ندرت پیش میآید که کسی به شیوه ساخته شدن فیلمها علاقه نشان دهد: این بخش بسیار عینی سینما غالبا در پس پرده باقی میماند، مانند غذایی که اگر بخواهیم بیش از اندازه از ترکیباتش سر دربیاوریم، در نهایت مزهاش را خراب میکنیم.
با این حال، شناختن روشهایی که ساختن فیلم را امکانپذیر میکند، میتواند ما را به خود دل سینما برساند. پدرو آلمودوبار خودش این را تجربه کرده است: «وقتی بچه بودم، خیال میکردم بازیگرها کارگردان فیلمها هستند و تمام کارها را آنها انجام میدهند. بعد در نوجوانی فهمیدم که ماجرا اینطوری نیست: یک نفر وجود داشت که داستان را مینوشت و گاهی همان شخص یا شخص دیگری به تمام کسانی که در فیلم نقش داشتند میگفت باید چه کار کنند و آنها را راهنمایی میکرد. این شخص جلوی دوربین نمیآمد، ولی همه چیز را کنترل میکرد. او واقعا همهکاره بازی بود. وقتی این را فهمیدم، تصمیم گرفتم این جایگاهی است که میخواهیم داشته باشم: جایگاه کارگردان و فیلمنامهنویس.»