نخستین مطلبی که در شعر خیام جلب نظر میکند ژرفای اندیشه شاعر است. پایه اصلی اندیشههای خیام تأمل در راز هستی و سرنوشت انسان است. پرسشی که قرنهاست فکر بشر را به خود مشغول داشته است. در این میان آنچه مسلم است عالم وجود است و سپس سرنوشت محتوم بشر که مرگ است و این فرصت فناپذیر و ناپایدار است بایستی غنیمت شمرد و از نعمتهای حیات بهرهمند گشت.
این مطالب عمیق و دشوار را خیام توانسته است چنان ساده و روان و نافذ بیان نماید که برای همگان و در هر سطحی از علم و دانش گویا و قابل درک باشد.