«تا زمانی که روابط نزدیکی را که شالوده و مضمون شرایط انسانی را تشکیل میدهند، درک نکنیم هیچ تلاشی برای فهم رفتار فردی یا جمعی، کاملا موفق نخواهد بود.»
الن برشاید و آن پپلاو (19:1983)
اگرچه افراد عادی و دانشمندان بهطور یکسان حداقل از ابتدای تاریخ ثبت شده و به روابط صمیمی علاقهمند بودهاند، اما تنها در 4 دهه گذشته، با ظهور چیزی که به آن علم روابط گفته میشود، مورد توجه سیستماتیک در رشتههای مختلف قرار گرفته و رشد فوقالعادهای در تحقیقات و نظریه در مورد روابط صمیمی ایجاد کرد. این کار بهعنوان نقطه شروع خود از این ایده استفاده میکند که روابط برای تقریبا همه حوزههای فعالیت انسانی، از تولد تا مرگ، اساسی است. وقتی افراد در روابط سالم و رضایتبخش شرکت میکنند، بهطور موثرتری زندگی میکنند، کار میکنند و یاد میگیرند. هنگامی که روابط پریشان یا ناکارآمد باشد، افراد کمتر شاد، و بازدهی کمتری نیز دارند. مولف کتاب حاضر کوشیده با توضیح مختصر و دقیق ماهیت و تاثیر روابط صمیمی تا هم ویژگیهای منحصربهفرد و هم عناصر مشترک را شناسایی کند. انواع روابطی که بیشترین توجه مولف را به خود جلب کردهاند، آنهایی هستند که در آن اعضا به یکدیگر وابسته و نزدیک هستند- یعنی بهطور مکرر، قوی و متفاوت از یکدیگر تاثیر میپذیرند- و در نتیجه پوشش بیشتری در این کتاب دریافت میکنند.