مدتها پیش از این، ما انسانها شکلی از ارتباط و احساس را به کار میبردیم که مغز در آن به هیچ وجه دخالتی نداشت؛ بلکه از فضای مقدس درون قلب نشات میگرفت. یافتن دوباره این مکان در جهانی که بزرگترین آمال و آرزوی آن، علم و منطق ذهن است چه سودی دارد؟ آیا من نمیدانم که در دنیایی زندگی میکنیم که احساسات و عواطف شهروندان در درجه دوم اهمیت قرار دارند؟ اما اساتیدم از من خواستهاند به شما یادآوری کنم که واقعا چه کسی هستید. شما فراتر از یک انسان هستید، بسیار فراتر. چون درون قلب شما مکانی وجود دارد، مکانی روحانی که در آن میتوان جهان را آگاهانه بازآفرینی کرد. اگر شما واقعا خواهان آرامش روح هستید و میخواهید به خانه بازگردید، شما را به قلب زیبای خودتان دعوت میکنم. با اجازه شما، آنچه را که به من نشان داده شده است، نشانتان خواهم داد...