یک رمان عالی پر از ماجراهای در هم پیچیده و یک پایان عالی. ولی بالاتر از همه اینها نوآورانه، جذاب و بسیار بسیار خندهدار!
بلارت با خیال راحت توی تختش خوابیده که دو نفر قصد جانش را میکنند! ای بابا این دفعه دیگر چه خبر است؟
آخ آخ!
شاهدخت لوییس را دزدیدهاند! دست تقدیر یقه بلارت را ول نمیکند.
اینبار حتی کاپابلانکا هم نمیتواند کمکش کند چون مشغول زالودرمانی است. بلارت، شوالیه جوگیر بیو، دانشمند عتیقه هرگولوز و متفکر بیمغز اولاف آقا همراه دوست جدیدشان راهی سفری پرماجرا میشوند تا شاهدخت لوییس را نجات دهند. این بار چه بلایی قرار است سرشان بیاید؟
اوه اوه!
آنها باید با گاو دل به دریا بزنند!