مشاوره فلسفی نه تحلیل روانکاوانه ناخودآگاه است و نه تکنیکهای رواندرمانی برای حل علائم و نشانههای بالینی، بلکه هنرِ بهکارگیری اندیشه در عمل است که مشاور با گفتوگویی کاملا آزاد تلاش میکند با بیان سؤالات متفکرانه که خاص فیلسوف است، مراجع را به اندیشیدن فلسفی در مورد خود و زندگیاش ترغیب کند. به عبارتی در مشاوره فلسفی مراجع مجهز به سلاح تفکر نقاد و ذهنیتی خردمند میشود تا بتواند تفسیری فلسفی از مشکلات و پرسشهایش داشته باشد و شفاف بیندیشد و تواناییهای استدلال فلسفی را در خودش پرورش دهد تا در نهایت تغییر را از طریق فیلسوفانه اندیشیدن ایجاد کند. این هدف با توسعه عمقبخشی به اندیشه، بهبود کارایی و توانمندی آن و تمرکز بر اصول جهانبینی مراجع تأمین میشود تا کارآمدتر مفاهیم خود را مورد ارزیابی مجدّد قرار دهد. مبنای چنین رویکردی این است که اگر انسانها، فلسفی اندیشیدن را یاد بگیرند، همانند یک فیلسوف، خردمندانه، اندیشه را به عمل در خواهند آورد تا از آشفتگیهای زندگی رها شوند و مسائل و مشکلات را حل کنند و یا درک درستی از آن داشته باشند.
نکته حائز اهمیت اینکه مشاوره فلسفی علیرغم تمام تمایز و تفاوتهایی که با دیگر رویکردها دارد بااینحال همانند هدف غایی تمام آن رویکردها، در اینجا نیز درمان به معنای اصلاح وضعیّت شناختی و تنظیم هیجان مراجع و در نهایت، عملکرد بهینه او در جهان پیرامونش است.