روانشناسی تکاملی از مواجهه اجتنابپذیر محاسباتینگری حاصل از انقلاب شناختی و سازشگرایی برآمده از زیستشناسی تکاملی ویلیامز پدید آمد؛ پدیدههای ذهنی تظاهرات سازمان کارکردی پیچیدهای هستند که در سیستمهای زیستشناختی تحقق یافته است و این سازمان کارکردی ارگانیک، محصول نهایی انتخاب طبیعی است. کارکرد تکاملی مغز، کارکرد محاسباتی آن است، که عبارت است از استفاده از اطلاعات برای هدایت بدن و رفتار. هدایتی که البته مبتنی بر سازگاری است. بنابراین نظامهای صوری محاسباتی و اطلاعاتی، بنا به طبیعتشان مناسبترین ترجمان برای ساختار کارکردی تنظیم رفتار هستند. مطالعات مربوط به رفتار حیوانات و همینطور مطالعات انجام گرفته در حوزه زبانشناسی و عصب روانشناسی به ما نشان دادند که ذهن یک لوح سفید نیست که به صورت انفعالی جهان را ضبط و دریافت کند. ارگانیسمها از پیش مجهز به اطلاعاتی درباره جهان هستند. مجهز بودن به این اطلاعات موجب میشود بعضی از روابط در دنیای خارج به سادگی آموخته شوند و یادگیری برخی دیگر با تلاش بسیار صورت گیرد و چه بسا در مواردی یادگیریای نیز صورت نگیرد.